pull-icon
logo-mobile
avatar

نام و نام خانوادگی

حساب کاربری

Dashboard

خروج

اخبار > «در ستایش تصویر» شب شیوا برگزار شد

شيوا در سه دهه بيش از يك قرن خلاقيت ايجاد كرد

«در ستایش تصویر» قباد شیوا در نوزدهمین جشن تصویر سال برگزار شد



در ستایش شش دهه فعالیت هنری قباد شیوا - هنرمند ماندگار و نوگرای هنر ایران -، در نوزدهمین جشن تصویر سال آیین «در ستایش تصویر» قباد شیوا برگزار شد.
به گزارش دبیرخانه تصویر سال، در مراسمی که در غیاب قباد شیوا برگزار شد، علی خسروی، امراله فرهادی، رضا عابدینی، فخرالدین فخرالدینی و آیدین آغداشلو از این هنرمند نوگرای هنر معاصر ایران گفتند.

آیدین آغداشلو پیام ویدئویی را برای قباد شیوا به تصویر سال ارسال کرده بود. او در بخشی از این پیام، به حق قباد شیوا را یکی از مهم‌ترین پیشگامان گرافیک ایران معرفی کرد که در قله است.
به تعبیر آغداشلو، هر مراسمی برای یادآوری، یادآور خودماست که ما هم بودیم، ما هم دیدیم و چه خوب بود. جایگاه شیوا جایگاه تثبیت شده‌ای است. شاید واقعا نیازی به این یادآوری نداشته باشد؛ اما نیاز به این هست که ما فرهنگ و قله‌های فرهنگ خود را بشناسیم و با هر یادآوری به خودمان یادآور شویم که بودیم و دیدم.
او که خود را هم‌دوره‌ی دانشگاه و دوران کاری و دوست سالیان دور تا امروز قباد شیوا می‌دانست، در این پیام تصویری گفت: قباد شیوا در همه‌ی این سال‌ها، نه فقط خودش بلکه مستقیم و غیرمستقیم جماعت عظیمی را با خودش بالا کشید.
به اعتقاد آغداشلو، یاد انسان فقط در کار و حضور جسمانی‌ش باقی نمی‌ماند بلکه در ذهن دیگران به عمر خودش ادامه می‌دهد. قباد شیوا هم عمر خودش و عمر کارش پاینده باشد.

سپس علی خسروی روی سن آمد و به احترام قباد شیوا کلاه از سر برداشت و برای او آرزوی سلامتی کرد.
این هنرمند نقاش و طراح گرافیک گفت: این روزها حال هیچکس خوب نیست، جهان با جنگ و بیماری به‌هم ریخته است. سیاستمداران با دلایل استدلال‌های خودشان بشریت را به خطر می‌اندازند؛ واقعا تصور این که این جهان را چه کسی و چگونه اصلاح کند، سخت است. اما در این موقعیت تنها نجات‌دهنده واقعی جهان، هنر است. هنر هیچ دشمنی با هیچ کس ندارد. یک شاعر ژاپنی با شاعر شیلیایی دشمنی ندارد؛ هیچ نقاش ایرانی نقاش آلمانی را دشمن نمی‌داند. هیچ فیلم‌ساز یوگسلاوی با فیلم‌ساز مالزیایی مشکل ندارد. مردمان در هنر هیچ مشکلی با هم ندارند. زندگی یکدیگر را زیبا می‌کنند.
به اعتقاد خسروی، این وسط واقعا چشم امید بشریت فقط می‌تواند به هنر باشد. شعله‌های کوچک شمعی که هنرمندان در سرتاسر این دنیا روشن میکنند و پیام دوستی و صلح می‌دهند. یکی از این پیام دهندگان، دوست عزیز ما قباد شیواست که تمام عمر و زندگیاش را صرف همین موضوع کرده است. هنر و زیبایی آفریده؛ هم و غمش را گذاشته که صلح جاری باشد. در حد خود شعله را روشن نگه داشته امیدوارم که واقعا همه‌ی ما یه درک درستی از این جهان داشته باشیم.

امراله فرهادی دیگر سخنران مراسم بود. او با اشاره به اینکه آمده تا امروز که یک بار دیگر قباد شیوا را از نزدیک ببیند چرا که ماههاست او را به خاطر شیوع کرونا ندیده است، گفت: از زمانی که خودم را شناخته و پیدا کردم، شیوا بوده و کار کرده است. کارهای درخشانی که من از آن‌ها بسیار یاد گرفتم؛ کارهای قباد شیوا، ناب و اصیل و درجه یک است. آقای شیوا تحصیلاتش، آثارش و جایگاهش در گرافیک ایران برای بسیاری از ماها جان و جایگاهی را ساخت و امیدهایی برای کار و آینده و در عرصه‌ی جهانی ارایه کرد که کمتر کسی توانست آبرو و حیثیت و اعتبار گرافیک مملکت ما در سطح جهان مثل او بالا ببرد.
به تعبیر این مدیر هنری و گرافیست، قباد شیوا در سه دهه اخیر، بیش از یک قرن از خودش تازگی خلاقیت و تنوع در کار ایجاد کرده و چقدر هم میدون او هستم.

رضا عابدینی هم سخنرانی کرد. با بیان اینکه افتخار می‌کنم در باره‌ی بزرگی مثل شیوا حرف بزنم، تاکید کرد، ما تاریخ گرافیک مدونی نداریم و کتابی نوشته نشده و همه خاطره‌های کلی راجع به تاریخ گرافیک ایران داریم. مطمئنم که اگر کسی پیدا شود و قرار باشد که تاریخ گرافیک ایران بر اساس اینکه چه چیزی در گرافیک ایرانی میتواند تصویر ایرانی باشد بنویسد، قطعا جایی که آقای شیوا میایستد خیلی روشن‌تر مشخص‌تر میشود.
او تصریح کرد: این بدان معنا نیست که بقیه گرافیستهای ایران کاری نکردند ولی موضوع این است که در آن بحبوحه‌ای که مدرنیته وارد ایران شده و همه آدم‌ها هیجان دارند که هر چه بیشتر کارهای عجیب غریب و جالب بکنند که در سطح بینالمللی دیده شود و رقابت بکنند، آقای شیوا به طرز عجیبی به فکر این بوده که تصویر ایرانی تولید کند؛ این در شرایطی که ایشان با آن سن و سال و با آن هیجانی که یک جوان ممکن است داشته باشد خیلی برام جالب است.
این هنرمند طراح گرافیک افزود: من جزو کسانی‌ام که بعد از انقلاب کار اصلی‌ام را شروع کردم؛ دنبال چیزی می‌گشتم که بتوانم سرمشق کنم، غیر از سنت‌های عمومی تصویری که برایمان مانده بود، کارهای آقای شیوا مهمترین منابعی بودند که آدم میتوانست به آن فکر کند و بفهمد که می‌شود که کار گرافیک را با یک مدیوم جدید انجام داد که رنگ و بو، احساس و ساختار ایرانی هم داشته باشد. غیر از تمام وجوه پیچیده و فوق‌العاده‌ای که با کارهایش دارد، به نظرم خیلی مهم است که اگر روزی کسی خواست تاریخ گرافیک ایران را بنویسد از این موضوع غافل نشود.

فخرالدینی که اولین کتاب از مجموعه‌ی دو جلدی کتاب پرتره‌ها را که تصویر قباد شیوا در آن بود، به رسم احترام و هدیه برای شیوا آورده بود.
او گفت: شیوا در کمک کردن به دیگران دریغ نمی‌کند. برای چاپ کتابم از او مشورت گرفتم و او بی‌دریغ و با حسن نیت کمک کرد. شخصیت استثنایی بزرگواری که بزرگ هم خواهد ماند.

صمدیان متن لوح را خودش خواند: عزیز و همراه همیشه تصویرسال، عالی‌جناب قباد شیوا، به خود می‌بالیم که به پاس بیش از شش دهه آفرینش تصویری و حضور خلاقانه درعرصه گرافیک ایران و جهان با افتخار تندیس ویژه نوزدهمین جشن تصویرسال را تقدیمتان کنیم.
دبیر جشن تصویر سال و جشنواره فیلم تصویر همچنین توضیح داد: رسم ما در برنامه در «ستایش تصویر» از اولین سالی که با زنده یاد اکبر عالمی شروع شد این بود که ایشان وقتی که نوبت به محمود کلاری رسید روی همین سن تندیس را به کلاری داد؛ سال بعد آقای کلاری به قول معروف معامله را در مقابل زرین‌دست بزرگ انجام داد. بعد آقای زرین‌دست تندیس را به زنده‌یاد کامبیز درم‌بخش تقدیم کرد. روز جمعه سیزدهم اسفند این تندیس را ما به نمایندگی از طرف رامین پسر کامبیز درم‌بخش به جناب آقای فخرالدینی نازنین اهدا کردیم.
حالا نوبت جناب فخرالدینی است، تندیس قباد شیوا را به نماینده‌ی نسل جدید گرافیک ایران، رضا عابدینی بدهد که به دست آقای قباد شیوا برساند.

نماهنگ «دوباره می‌سازمت وطن»، سروده سیمین بهبهانی، آهنگسازی کامبیز روشن‌روان با صدای بیژن بیژنی – استاد خوشنویسی و آواز - به یاد روزهایی که با قباد شیوا در آتلیه‌ی «تماشا» بودند، پخش شد. بیژنی در مقابل ابراز احساسات حاضران، ادای احترام کرد.

عباس مشهدی زاده، علی قلمسیاه، بیژن بیژنی و مهشید امینی، مهدی دوایی و... جمعی از حاضران بودند.

لوح سپاس ویژه یونسکو در ایران از سوی دکتر ایوبی رییس کمیسیون ملی یونسکو در ایران توسط رسول صادقی - معاون فرهنگی کمیسیون یونسکو - به قباد شیوا تقدیم شد.